مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند. بادیه نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد. حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه نشین تعویض کند. بادیه نشین با خود فکر کرد: حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند، باید به فکر حیله ای باشم. روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری می کرد، در حاشیه جاده ای دراز کشید. او می دانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور می کند. همین اتفاق هم افتاد… مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد.
مرد گدا ناله کنان جواب داد: من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم. روزهاست که چیزی نخورده ام و نمی توانم از جا بلند شوم. دیگر قدرت ندارم. مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد. مرد متوجه شد که گول بادیه نشین را خورده است. فریاد زد: صبر کن! می خواهم چیزی به تو بگویم. بادیه نشین که کنجکاو شده بود کمی دورتر ایستاد. مرد گفت: تو اسب مرا دزدیدی. دیگر کاری از دست من برنمی آید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن: «برای هیچ کس تعریف نکن که چگونه مرا گول زدی…»
بادیه نشین تمسخرکنان گفت: چرا باید این کار را انجام دهم؟! مرد گفت: چون ممکن است زمانی بیمار درمانده ای کنار جاده ای افتاده باشد. اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد…
†??'§ : متن های زیبا, متن آهنگ, معشوق, آلبوم طرفدار, آهنگ شادمهر, دانلود آلبوم طرفدار, زیبا, سایت عاشقانه, شادمهر, شادمهر اقیلی, شادمهر عقیلی, عقیلی, عاشقانه, عشق, آواره مرگ, بهنوش, وب سایت رسمی آواره مرگ,
انتخاب
درگیر رویای توام، من و دوباره خواب کن
دنیا اگه تنهام گذاشت، تو من و انتخاب کن
دلت از آرزوی من، انگار که بی خبر نبود
حتی تو تصمیمای من، چشمات بی اثر نبود
خواستم بهت چیزی نگم، تا با چشام خواهش کنم
درارو بستم روت، تا احساس آرامش کنم
باور نمی کنم ولی، انگار غرور من شکست
اگه دلت میخواد بری، اصرار من بی فایدست
هر کاری می کنه دلم، تا بغضمو پنهون کنه
کی میتونه فکر تو رو، از سر من بیرون کنه
یا داغ رو دلم بزار، یا که از عشقت کم نکن
تمام تو سهم منه، به کم قانعم نکن
************************************
اسمم داره یادم می ره
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی کنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی کنی
دلتنگتر میشم ولی نشنیده می گیری منو
هنوز همه حال تو رو از من فقط می پرسنو
با این که با من نیستی دیوونه می شم از غمت
اصلا نمی خوام بشنوم که اشتباه گرفتمت
داشتن تو کوتاه بود اما همونم کم نبود
گذشته بودم از همه هیچ کس به غیر تو نبود
حقیقیت و می دونی و ازم دفاع نمی کنی
کنار تو می میرم و تو اعتنا نمی کنی
مردم تو رو از چشم من امشب تماشا می کنن
فردا غریبه ها من و پیش تو پیدا می کنن
کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری
به روم نیارم که چقد می خوام که از پیشم نری
هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم
حتی واسه ی رفتنت پیش همه محکوم شدم
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمی کنی
حالا که عاشقت شدم تو اعتنا نمی کنی
دلتنگتر می شم ولی نشنیده می گیری من و
هنوز همه حال تو رو از من فقط می پرسن و
************************************
حالم عوض میشه
حالم عوض میشه… حرف تو که باشه…
بی اعتمادم کن به همه ی دنیا اینکه با من باش
کنار من تنها، کنار من تنها، کنار من تنها
از اولین جملت، فهمیده بودم زود
عشق های قبل از تو سوء تفاهم بود
اونقدر می خوامت همه باهات بد شن
با حسرت هر روز از کنار ما رد شن
حالم عوض میشه، حرف تو که باشه
اسم تو بارونه، عطر تو همراشه
اون گوشه از قلبم، که مال هیچکس نیست
کی با تو آروم شد، اصلا مشخص نیست
بی اعتمادم کن به همه ی دنیا اینکه با من باش
کنار من تنها، کنار من تنها، کنار من تنها
از اولین جملت، فهمیده بودم زود
عشق های قبل از تو سوء تفاهم بود
اونقدر می خوامت همه باهات بد شن
با حسرت هر روز از کنار ما رد شن
حالم عوض میشه، حرف تو که باشه
اسم تو بارونه، عطر تو همراشه
اون گوشه از قلبم، که مال هیچکس نیست
کی با تو آروم شد، اصلا مشخص نیست
************************************
طرفدار
چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز می کنه
این فاصله داره منو بی تو مریض می کنه
این که نگات نمی کنم یعنی گرفتار توام
زفتن همه ولی نترس من که طرفدار توام
هر چی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاش
بدون تو دنیای من انگار تماشاگر نداش
منو نمیشه حدس زد (!) با این غرور لعنتی
هیچ وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ی ناراحتی
می خواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
دیدن تنهایی تو منو بلاتکلیف کرد
بیا و معذرت بخواه از جشنی که خراب شد
از اون که واسه انتقامم از تو انتخاب شد
هر چی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاش
بدون تو دنیای من انگار تماشاگر نداش
منو نمیشه حدس زد (!) با این غرور لعنتی
هیچ وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ی ناراحتی
چی تو چشاته که تو رو انقد عزیز می کنه
این فاصله داره منو بی تو مریض می کنه
این که نگات نمی کنم یعنی گرفتار توام
زفتن همه ولی نترس من که طرفدار توام
هر چی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاش
بدون تو دنیای من انگار تماشاگر نداش
منو نمیشه حدس زد (!) با این غرور لعنتی
هیچ وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ی ناراحتی
************************************
آینده
با تو که حرف میزنم صدامو صاف می کنم
دارم به زیبایی تو باز اعتراف می کنم …
با تو که حرف میزنم صدامو صاف می کنم
دارم به زیبایی تو باز اعتراف می کنم
با تو که حرف میزنم آینده ی من روشنه
دنیام دستای تو اء که تو دستای منه
ثانیه ها کنار تو به مردن عادت می کنه
حتی به راه رفتن ما همه حسادت می کنن
ثانیه ها کنار تو به مردن عادت می کنه
حتی به راه رفتن ما همه حسادت می کنن
وقتی بهم زل میزنی دیگه نفس نمی کشم
انقد آرومم پیش تو میترسم از آرامشت
ثانیه ها کنار تو به مردن عادت می کنه
حتی به راه رفتن ما همه حسادت می کنن
************************************
خیلی ها
خیلی ها دوس دارن شبیه تو باشن
ببیننت از دور یا با تو تنها شن
ای کاش وقتی چشماتو رو هم می ذاری
آهنگی باشم که تو خیلی دوس داری
وقتی که بیداری آرومی انگاری
وقتی خوابی پیرن من روته
مهم نیس چی میگن راجب تو و من
دوست دارم به خودم مربوطه
نه خودم نه خدا کی می دونه کجا
تو رو از تو می خوام با تموم وجودم
از صدا از سکوت تو شب برهوت
دنیا داغون شد باز حواسم به تو بود
وقتی که بیداری آرومی انگاری
وقتی خوابی پیرن من روته
مهم نیس چی میگن راجب تو و من
دوست دارم به خودم مربوطه
************************************
چه خواب هایی
چه خواب هایی برات دیدم چه فکرایی برات داشتم
کسی رو حتی یه لحظه به جای تو نمی ذاشتم
چه خواب هایی برات دیدم چه فکرایی برات داشتم
کسی رو حتی یه لحظه به جای تو نمی ذاشتم
تو این روزا نمیدونی با عشق تو کجا میرم
چه آسون دل به تو بستم منی که سخت می گیرم
به همه میخندی با همه دست می دی
دستت و میگیرم دستمو پس می دی
اما دوست دارم اما دوست دارم
پشت من بد می گی حرف مردم می شم
دستش و می گیری عشق دوم می شم
اما دوست دارم اما دوست دارم
چه خواب هایی برات دیدم چه رنگی زدی دنیام و
تو چشمای تو می دیدم تموم آرزوهام و
به همه میخندی با همه دست می دی
دستتو میگیرم دستم و پس می دی
اما دوست دارم اما دوست دارم
پشت من بد میگی حرف مردم می شم
دستشو میگیری عشق دوم می شم
اما دوست دارم اما دوست دارم
************************************
امان از تو
تو نگات مسیر عشقو به دلم نشون می ده
تو نگات قشنگه وقتی به دلم امون می ده
خنده هات بغل بغل رازقیه
التهاب منو تو عاشقیه
امون از چشمای تو وقتی که بارون می باره
امون از لبای تو وقتی میگه دوسم داره
وای امون از وقتی که میخوای با من پابه پا شی
منو از من بگیری سرسبد عاشقا شی
وای امون از تو وای امون از تو
وای امون از تو وای امون از تو
تو نگات مسیر عشق و به دلم نشون می ده
تونگات قشنگه وقتی به دلم امون می ده
خنده هات بغل بغل رازقیه
التهاب منو تو عاشقیه
امون از چشمای تو وقتی که بارون می باره
امون از لبای تو وقتی میگه دوسم داره
وای امون از وقتی که میخوای با من پابه پا شی
من و از من بگیری سرسبد عاشقا شی
وای امون از تو وای امون از تو
وای امون از تو وای امون از تو
************************************
زود تموم می شه
نگو باور کنم رفتی نمیشه باورش سخته
همیشه اولش خوبه همیشه آخرش سخته
همیشه اولش عشقه همیشه اولش خوبه
کجای جاده جا موندی دلم بدجوری آشوبه
چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه
تورو از دور دیدن آرزوم میشه
چرا هر چی که خوبه زود تموم می شه
داره گرمای دستات بی دووم می شه
چرا هرچی که خوبه زود تموم می شه
تورو از دور دیدن آرزوم می شه
نگو باور کنم رفتی نمیشه باورش سخته
همیشه اولش خوبه همیشه آخرش سخته
همیشه اولش عشقه همیشه اولش خوبه
کجای جاده جا موندی دلم بدجوری آشوبه
چرا هر چی که خوبه زود تموم می شه
داره گرمای دستات بی دووم می شه
چرا هر چی که خوبه زود تموم می شه
تورو از دور دیدن آرزوم می شه
†??'§ : متن های زیبا, متن آهنگ, معشوق, آلبوم طرفدار, آهنگ شادمهر, دانلود آلبوم طرفدار, زیبا, سایت عاشقانه, شادمهر, شادمهر اقیلی, شادمهر عقیلی, عقیلی, عاشقانه, عشق, آواره مرگ, بهنوش, وب سایت رسمی آواره مرگ,
من زندگیمو می فروشم٬ هر کی خریداره بیاد
چون که می خوام برم سفر٬قیمتش نیست خیلی زیاد
حراج کردم زندگیمو ٬ تا بتونم مرگ بخرم
دلم می خواد تنها برم٬ هیچی از این جا نبرم
من زندگیمو می فروشم٬ به یک دیدار به یک نگاه
هر کی خریداره بگه٬ آی مردم زندگی خواه
من زندگی رو نمی خوام٬ مرگ واسه من قشنگتره
گاهی میون بودنا٬ نبودن خیلی بهتره
دل بریدم از همه کس٬ از خودم و از همه چيز
دیرم شده باید برم٬ نباید این جا بمونم
من زندگیمو می فروشم٬ من زندگیمو می فروشم
مرگ داره می یاد سراغم٬ از دست داره می ره هوشم
دلم گرفته از زمین٬ می خوام برم تو آسمون
خداحافظ زمینی ها...سلام خدای مهربون... ...
†??'§ : آواره مرگ, آواره, مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش16 , بچه های دهرم, عاشقانه, عشق و نفرت , تنهایی عالن, ,
تقدیمش میکنم به کسی که عاشقانه دوستش دارم
و خواهم داشت
...............
برای تو نامه ای می نویسم...
دلتنگی که دست از سر دل بر نمی دارد.دلتنگی که فاصله را نمی فهمد!
نزدیک باشی و اما دور...دور...دور!
تنها که باشی تمام دنیا دیوار و جاده است.
تمام دنیا پر از پنجره هایی است که پرنده ندارند...
پر از کوچه هایی که همه ی آن ها
برای رهگذران عاشق به بن بست می رسند!
فکر کن پای این دیوارهای سرد و سنگین
چه لیلی ها و مجنون ها که می میرند!
خون بهای این دل های شکسته را
چه کسی می دهد؟!
حالا نشسته ام برایت نامه ای بنویسم.
می دانی،نامه ها می مانند حتی وقتی برای همیشه پنهان باشند
و کسی که باید،آن ها را نخواند!
قرار نیست این را هم بخوانی...
قرار نیست بیقراری ام را بفهمی!
قرار نیست بدانی که چند جای این نامه با اشک خیس شد
و
چند واژه را پنهان کرد...
قرار نیست بفهمی که دوست داشتن چقدر سخت
و
عشق چه درد بزرگی است...
قرار نیست که بفهمی چقدر دوستت دارم!
و چه اندازه این دوست داشتن پیرم کرد...
اما برایت این نامه را می نویسم
برای روزی که تو هم دلتنگ باشی!
دلتنگ کسی که دوستش داری...
برای روزی که هزار بار پشت پنجره رفته باشی
و
هزار قاصدک را بوسیده باشی!
برای روزی که به هوای هر صدای پایی تا دم در دویده باشی
و با بغضی سنگین در انتظارش
نشسته باشی!
برای شب هایی که در تمام فال های حافظ هم خبری
از آمدنش نباشد و هزاربار پیراهنش را
بوییده باشی !
تو فکر می کنی آن روز چند سال خورشیدی دیگر است؟
آن روز چقدر از هم دور شده باشیم؟
پای کدام بن بست کنار کدام درخت پایین کدام پنجره
برای آخرین دیدار گریسته باشیم ؟
هنوز زود است...
برای تو که از حال دلم غافلی زود است..
نباید بفهمی که این روزها چقدر دلتنگم...
نباید بفهمی که قدم هایم هر روز پیر و پیرتر شده اند!
و هر روز سایه ام ،کمرش خم و خم تر می شود!
این روزها برای گریستن دیگر باران را بهانه نمی کنم...
برای بیقراری ام سراغ پنجره ها نمی روم...
وقتی قاصدکی روی شانه ام می نشیند
دیگر از تو خبری نمی گیرم
شاید نشانی ام را گم کرده ای...
گیسوانم یک در میان سپید و سیاهند
مثل روزهایی که یک در میان شاد و ناشاد می گذرند!
کوچه ها را که نگو...
بی خبرتر از آن می گذرم که پنجره ای برایم گشوده شود...
تکان دستی،سلامی...
خیال کن غریبه ای که او را هیچ کس نمی شناسد!
هنوز هم ایستگاه ها را دوست دارم...
نیمکت هایی که بوی تنهایی می دهند.
هنوز هم انتظار را دوست دارم.
هنوز هم زل می زنم به هر قطاری که می گذرد...
به دست هایی که توی هوا تکان می خورند
و
به بوسه هایی که میان دود...گم می شوند !
خوش به حال قطارها همیشه می رسند...
اما من ...هیچ وقت نرسیدم !
هیچ وقت...تمام زندگی ام فاصله بود...
این نامه باشد برای روزی که
یکی از این قطارها مرا هم با خودش برده باشد...
چمدانی پر از نامه جا می ماند برای تو،
از مسافری که عمری عاشقت بود ...
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم, مشکی پوشان آواره مرگ , مشکی پوشان , مشکی, سیاه, مشکی پوش , مشکی , مشکی , دنیای بی کسی,
زندگی هیچ نبود،
و به آسانی یک گریه گذشت.
کودکی را دیدم که دلش غمگین بود و بدنبال عروسک می گشت.
تا که در رویاها
همه دار و ندارش،
قلک بی اعتبارش و دل خسته و زارش
همه را بی منت، به عروسک بخشد
غافل از آینده.
***
زندگی فلسفه ای بیش نبود
که در آن بیزاری، رهنمای همه یاران شده بود
و محبت، افسوس.
من خودم را دیدم، آن زمانی که دلم سوخته بود
و تو را می دیدم، بی خبر از من و غمهای دلم
و تو آن عصیانگر،
که نماد همه خوبان شده بود!!
و سخن از غم یاران می گفت
واپسین لحظه دیدار عجیب
خود نصیحت گوی، من دیوانه شدی
و سخن از رفتن،
سخن از بی مهری!!
تو که خود می گفتی
خسته از هرچه نصیحت شده ای.
***
حیف از بازی ایام،
دریغ از تکرار
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم , دنیای بی کسی,
دلت را بِتِکـــــــــــآن
غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین
بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت ...
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت ...
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
حالا آرام تر، آرام تر بتکان
تا خاطره هایت نیفتد
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند ...
کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد... دلت سبک شد؟
حالا این دل جای "او"ست
دعوتش کن
این دل مال "او"ست...
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"...
خـانه تـکانی دلـت مبـارک
†??'§ : آواره مرگ, وب سایت رسمی آواره مرگ, بهنوش , دهرم, عکس عاشقونه, مشکی پوشان آواره مرگ, بازهم بی کسی رو چاره کردیم , دنیای بی کسی ,
C†?êmê§ |